Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@00:47:49 GMT

عاقبت شوم عشق سیاه پسر ۱۷ساله به دختر ۱۵ساله

تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۵۲۵۷۱

عاقبت شوم عشق سیاه پسر ۱۷ساله به دختر ۱۵ساله

از روزی که پسر ۱۷ ساله‌ام در فضای مجازی عاشق یک دختر ۱۵ ساله شد فقط ۹ ماه می‌گذرد که ۴ ماه از این مدت را هم با یکدیگر قهر بوده‌اند، اما در زمان کوتاهی بعد از آن که تصاویر عقدکنان پسرم را نیز از طریق شبکه‌های مجازی دیدم حادثه عجیبی رخ داد که اکنون پسرم دل سیاه شده و ...

به گزارش خراسان، زن ۴۰ ساله‌ای که به اتهام توهین و فحاشی از خانواده تازه عروس شکایت کرده بود با بیان این مطلب به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: حدود ۹ ماه قبل پسر ۱۷ ساله ام که مشغول تحصیل در هنرستان بود از طریق شبکه‌های اجتماعی فضای مجازی با دختر ۱۵ ساله‌ای آشنا شد که ما از این ارتباط بی خبر بودیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن‌ها با ابراز علاقه‌های احساسی در گروه‌های اجتماعی برای یکدیگر پیام می‌فرستادند و تلفنی با هم گفتگو می‌کردند، ولی خیلی زود این ارتباط به دیدار‌های خیابانی آن‌ها کشید. هنگامی که من و همسرم از این ماجرای تاسف بار مطلع شدیم خیلی تلاش کردیم تا او را از عواقب و سرانجام این گونه ارتباط‌ها آگاه کنیم، ولی او به قول معروف چنان «عاشق» شده بود که حرف‌ها و نصیحت‌های ما را نمی‌فهمید.

زمانی که درباره آن دختر ۱۵ ساله تحقیق کردیم تازه متوجه شدیم که «هما» نسبت فامیلی دوری هم با ما دارد و همسرم از اوضاع اجتماعی و اخلاقی خانواده او آگاهی داشت. در همین حال پسرم که هنوز سربازی نرفته و بیکار هم بود اصرار می‌کرد که به خواستگاری «هما» برویم! ولی ما که می‌دانستیم که او فقط به دلیل هیجانات دوران نوجوانی و احساس و عاطفه در این سن و سال متوجه عاقبت این ماجرا نیست به شدت مخالفت کردیم تا شاید گذشت زمان او را متوجه اشتباهش کند، اما اوضاع بدتر شد و درست یک ماه بعد از این موضوع، پسرم از خانه فرار کرد و به مکان نامعلومی رفت. ما هم به ناچار گم شدن فرزندمان را به پلیس آگاهی گزارش دادیم. با وجود این خیلی زود دریافتیم که «هما» و خانواده اش نیز در این «فرار» نقش دارند چرا که دختر آن‌ها هم در همین فاصله زمانی دیده نمی‌شد و مادر او اصلا ابراز نگرانی نمی‌کرد و مدعی بود که آن دو با هم هستند! خلاصه پس از گذشت ۱۴ روز، از پلیس آگاهی تماس گرفتند و من در حالی «فردین» را دیدم که به همراه «هما» به پلیس آگاهی منتقل شده بود.

می‌ترسیدم پدر «هما» بلایی به سر پسرم بیاورد، اما آن‌ها بی‌خیال بودند و با پسرم خوش و بش می‌کردند. تازه فهمیدم که «مریم» (مادر هما) نیز از ابتدا مقدمات فرار آن‌ها را فراهم آورده و از این موضوع اطلاع داشته است. هنوز یک هفته بیشتر از این ماجرای شوم نگذشته بود که پسرم دوباره از خانه فرار کرد و این بار عکس‌ها و تصاویر مراسم عقدکنان او را در شبکه‌های اجتماعی دیدم که «هما» را به عقد خودش درآورده بود. من که آرزو داشتم روزی با دست خودم لباس دامادی بر تن تنها پسرم بکنم امروز حتی در مجلس ازدواج او هم حضور نداشتم. فقط اشک ریختم و به این عشق سیاه نفرین کردم که چگونه پسرم همه رویا‌های مرا با پرسه زنی در فضا‌های مجازی سوزاند و به خاکستر تبدیل کرد، اما کاری از دستم برنمی آمد و باید سکوت می‌کردم.

تازه متوجه شدم که آن‌ها مهریه سنگین ۵۰۰ سکه بهار آزادی را برای پسر ۱۷ ساله ام تعیین کرده اند و خرید بسیاری از لوازم گران قیمت منزل را هم به عهده پسرم گذاشته اند که هنوز در هنرستان تحصیل می‌کند. از همان ابتدا یقین داشتم که این ازدواج فرجامی نخواهد داشت، ولی چاره‌ای جز حمایت از راه دور نداشتم. تا این که مدتی قبل فهمیدم که پسرم از حدود ۴ ماه قبل با نامزدش قهر کرده و دیگر به منزل آن‌ها نمی‌رود! خیلی نگران شدم، چون می‌ترسیدم آن‌ها این مهریه سنگین را به اجرا بگذارند و این پسر را که هنوز به سن جوانی هم نرسیده است به مخمصه بیندازند.

وقتی پای درددل «فردین» نشستم او آشکارا چیزی را بر زبان جاری نکرد، اما گفت به نامزدش مشکوک شده و همان گونه که در فضای مجازی با او رابطه داشت، با جوان دیگری هم وارد ارتباط نامتعارف شده است. پسرم گفت از طریق تلفن همراه یکی از دوستانم، پیامی فرستادم تا نامزدم را امتحان کنم! و با پاسخ او فهمیدم که دیگر «هما» به درد من نمی‌خورد و ما نمی‌توانیم با هم زندگی کنیم! در واقع از آن دختر «دل سیاه» شده ام و ...

حالا هم، چون می‌ترسیدم که خانواده عروس مهریه را به اجرا بگذارند به ناچار به منزل آن‌ها رفتم که موضوع را حل کنیم، ولی مادر آن دختر با توهین و فحاشی مرا بیرون کرد و گفت: دختر من اصلاح نمی‌شود، او همین گونه است و ...

بررسی‌های روان شناختی و مشاوره‌ای درباره این ماجرای تاسف بار با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: عشق مجازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۵۲۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاقبت زرنگ‌بازی: مانده در خانه، رانده از لیورپول!‏

به گزارش "ورزش سه"، وقتی یورگن کلوپ اعلام کرد در پایان فصل ‏لیورپول را ترک خواهد کرد روبن آموریم از جمله نام‌هایی بود که به ‏عنوان گزینه جانشینی او مطرح شد: مربی جوان پرتغالی که تیمش ‏اسپورتینگ با ارائه نمایش‌هایی جذاب در لیگ پرتغال مورد توجه قرار ‏داشت. ‏

اما هفته گذشته به شکلی غیرمنتظره اعلام شد که وستهم شانس ‏بیشتری برای جذب این مربی پرتغالی دارد تا لیورپول. حتی روبن ‏آموریم به لندن پرواز کرد تا با وستهم مذاکره کند. اتفاقی که خشم ‏مدیران لیورپول را برانگیخت. ‏

کمی بعد رسانه‌ها اعلام کردند جانشین کلوپ توسط لیورپولی‌ها ‏مشخص شده است. او نه روبن آموریم بلکه آرنه اسلوت، سرمربی ‏هلندی فاینورد بود. در نهایت انتخاب اسلوت قطعی شد و دیروز این ‏خبر روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت که مذاکره لیورپول و فاینورد ‏با موفقیت به پایان رسیده است. ‏

برخی رسانه‌ها اعلام کردند حرکت آموریم و سفر او به لندن در واقع ‏نقشه این مربی جوان برای تحت فشار گذاشتن لیورپول بوده است. ‏آموریم فکر می‌کرد با این رفتار می‌تواند لیورپول را تحت فشار بگذارد ‏تا با همه خواسته‌هایش موافقت کند. برنامه‌ای که به عکس خود ‏تبدیل شد. ‏

اما لیورپول تنها باشگاهی نیست که از آموریم خشمگین شده است. ‏اسپورتینگ هم از اینکه مربی‌ای که با باشگاه قرارداد دارد بدون اطلاع ‏راهی لندن شده تا با وستهم مذاکره کند خشمگین است. ‏

آموریم امروز برای راضی کردن اسپورتینگ به صراحت از باشگاهش ‏عذرخواهی کرد و گفت:" اول باید بگویم که باشگاه از سفر من خبر ‏داشت. این مهم است چرا که داستان را عوض می‌کند. مساله دوم ‏این است که می‌گویند سفر من سری بوده. کدام سری؟ ماشینم را ‏پارک کردم و بین راه با پانزده نفر سلام و احوالپرسی کردم. اینها را ‏گفتم که مشخص بشود ولی مهمترین نکته‌ای که می‌خواهم بگویم ‏این است که کار من بدون شک اشتباه بود. این سفر و زمان‌بندی‌اش ‏کاملا اشتباه بود. تقصیر من بود و به این وسیله از باشگاه ‏عذرخواهی می‌کنم". ‏

دیگر خبرها

  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!
  • عاقبت سبقت گرفتن با سرعت بالا (فیلم)
  • ضرورت انجام کارهای فرهنگی در حوزه دانش آموزی
  • چرا تنها سایت موزه غرب کشور عاقبت به خیر نشد
  • جوان کاشمری چطور از دختران جوان در برابر ۲ مزاحم دفاع کرد| ضربه چاقو فقط ۲ میلی متر با شاهرگ علی فاصله داشت | ۲ شرور مست و سابقه‌دار بودند
  • عاقبت پوشش خدمات روانشناسی چه شد؟
  • قتل دختر اصفهانی مبتلا به اتیسم به دست مادرش
  • راز قتل دختربچه ۱۱ ساله اصفهانی فاش شد
  • عاقبت رؤیافروشی؛ واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به ابراز ندامت اشکان خطیبی
  • عاقبت زرنگ‌بازی: مانده در خانه، رانده از لیورپول!‏